ارتباط موثر
برای بسیاری از ما برقراری یک ارتباط موثر نیاز به یادگیری برخی مهارت های مهم دارد. اگر در تلاش برای بهبود ارتباط با همسر، فرزندان، رئیس یا همکاران خود هستید، یادگیری این مهارت ها می تواند ارتباط شما با دیگران را بهبود بخشد. این ارتباط همچنین اعتماد و احترام بیشتری ایجاد میکند.
قطعا برقراری ارتباط موثر یکی از اصلیترین ارکان زندگی اجتماعی است. نکات مهم پادکست زیر به شما کمک می کند تا از هرگونه سوء تفاهم جلوگیری کرده و روابط کاری و شخصی خود را بهبود ببخشید. در پادکست زیر به سه مهارت زیر اشاره شده است :
1- مهارت لازم برای شروع ارتباط
2-مهارت لازم برای ادامه ارتباط
3-مهارت لازم برای سازگاری با دیگران
برای گوش دادن به پادکست مهارت ارتباط موثر روی فایل ویدئویی زیر کلیک کنید :
اگر نیاز به دانلود فایل صوتی مهارت ارتباط موثر دارید روی لینک زیر کلیک کنید:
دانلود فایل صوتی مهارت ارتباط موثر
رفتار مناسب در ابعاد اجتماعی، منجر به شایستگی اجتماعی میشود. برای بهبود چنین مهارتهایی باید به جای تمرکز بر آن چیزی که احساس میکنیم یا میخواهیم بگوییم، بر نحوه ابراز درست احساس متمرکز شویم. اگر ذهنمان مشغول باشد، نمیتوانیم برای پیداکردن جواب مناسب به دیگران توجه کافی نشان دهیم و این مسئله خیلی زود نمایان میشود.
-الگوی رفتاری انفعالی ،
-الگوی رفتاری انفعالی پرخاشگر،
-الگوی رفتاری پرخاشگر ،
-الگوی رفتار قاطع ،
لینک زیر برایتان حتما مفید خواهد بود
راهکار محبت و نوازش در ارتباط موثر با دیگران
دوره جامع تحلیل رفتار متقابل دوره ای بسیار کاربردی برای ارتباط موثر با دیگران می باشد، این دوره آموزشی در 17 جلسه کاربردی شما را با انواع نوازش آشنا می کند تا بتوانید ارتباط موثر با دیگران برقرار کنید
برای دریافت دوره جامع تحلیل رفتار متقابل روی لینک زیر کلیک کنید
لینک دوره جامع تحلیل رفتار متقابل TA
برخورد با یک موقعیت جدید در محیط کار
اندکی احساس نگرانی در موقعیتی جدید، طبیعی است. بگذارید مثال یک شغل جدید را درنظر بگیریم، حتی افرادی که متکی به خود هستند، به خاطر آن که نمیدانند انتظار چه چیزی را باید داشته باشند، اندکی احساس نگرانی خواهند کرد و همهمان دوست داریم وقتی وارد شغلی جدید میشویم، با بقیه «جور» دربیاییم. بهترین روش انجام این کار، تلاش برای حرکت با ریتم اداره است، اگر همه صبحها دور قهوهساز جمع شده و مشغول گپ و گفت میشوند، شما هم اینکار را بکنید-حتی اگر قهوهخور نیستید! اگر «گروه» همه باهم به ناهار میروند، شما هم با آنها بروید. سعی کنید هر روز با یک فرد یا گروه جدید به ناهار بروید تا همگیشان را بشناسید. حداقل برای دو هفته روتین آنها را دنبال کنید تا افراد را ملاقات کرده و شناخته شوید. اینها چند پیشنهاد اضافه هستند:
-وقتی یک شغل مدیریتی جدید را شروع میکنید، برنامه بریزید که اولین ماههای خود را تنها به گوش کردن و یادگیری بگذرانید. هیچوقت به عنوان آدم جدیدی باعقیدهای خشک از آن چه لازم است، یا مسلح به لیستی از تغییراتی که میخواهید درهفتۀ اول ورودتان انجام دهید، وارد کار جدید نشوید. اگر قبل از جمعآوری اطلاعات کافی برای برقراری اعتماد، سریع حرکت کنید، بعداً وقت زیادی را صرف اصلاح وترغیب افراد برای پیوستن به خودتان خواهید کرد.
-بهترین راه ایجاد اعتماد، بیرونرفتن و ملاقات با افرادی است که کارهای آنها را مدیریت میکنید. آنها را دنبال کنید تا در مورد موقعیتهایی که با آنها برخورد دارید یاد بگیرید و گوش کنید و گوش کنید و گوش کنید. هیچ وقت در این مرحله انتقاد نکنید، فقط سعی کنید جدی یاد بگیرید در مورد نظرات و پیشنهادهای آنها سوال کنید. اگر این کار را انجام داده باشید، مرحلۀ اجرای هرتغییری کوتاهتر خواهد بود. چون افراد مسئله را پذیرفته و از شما پشتیبانی میکنند. قبل از اجرای تغییر، مقداری زمان صرف مرحلۀ شناسایی و برنامهریزی کنید.
-دوستی انتخاب کنید که برای نشاندادن مسیر به شما، به او اعتماد داشته باشید. این فرد میتواند رییس یا همکارتان، یا حتی کارمندی قدیمی باشد که زیردستتان کار میکند. در درخواست نیازهایتان از این فرد تردید نکنید، پرسیدن و علاقه نشان دادن به آموزش راه های آن ها ، بهتر از کورکورانه جلو رفتن و خرابکاری است . حتما مایل نیستید ورودتان به اداره را خراب کنید .
-تمامی منابعی که در اختیار دارید شناسایی کنید. اندکی زمان دو نفره با تمامی کارمندان و همکارانتان صرف کنید و بیشتر سوال کرده و به جواب های آن ها گوش دهید . در هر کارمند به دنبال نقطه قوتی باشید که با پیشروی ، می توانید از آن ها استفاده کنید .
8 نکته کلیدی در ارتباط موثر با دیگران
1-اعتناکردن به دیگران:
همیشه به هرکسی که با شما صحبت میکند سلام کرده یا با تکان سر یا تکان دست، اعتنا نشان دهید (در واقع سعی کنید اول خودتان با آنها صحبت کنید) هیچ وقت بدون لبخند یا اعتنا به حضور افراد، از کنار آنها عبور نکنید، گستاخی جایی در روابط ندارد و مطمئناً سریع شما را به ناکجاآباد خواهد رساند!
2-سر صحبت را باز کنید:
خودتان را وادار کنید با هرکسی که نمیشناسید و در یک همایش در نزدیکی شما ایستاده یا نشسته، حرف بزنید، منتظر نمانید که اول دیگران حرف را شروع کنند. فقط یک نفس عمیق بکشید و به آنها سلام کنید. چندتایی نکتۀ اساسی در مورد خودتان بیان کرده و از دیگران دربارۀ خودشان بپرسید، آنقدر تمرین کنید تا انجام اینکار برایتان راحت شود.
3-صحبت را ادامه دهید:
سعی کنید نکتهای که شما را به فرد دیگری علاقهمند کرده پیدا کنید و در مورد همان حرف بزنید، «اوه» در تهران زندگی میکنید؟ من در البرز مدرسه رفتهام» لازم نیست کلیت آن فرد را دوست داشته باشید (و اغلب هم اینطور نخواهد شد) ولی میتوانید یک نکته برای تحسین پیدا کنید. فرد دیگر را بررسی کرده و با کنجکاوی تمامی جزئیات را زیر نظر بگیرید ولی قضاوت را عقب بیندازید. بررسی و زیرنظرگرفتن آنها، نشانههایی در مورد کیستی آنها به دست شما میدهد و تمرین خوبی برای بهبود مهارتهای اجتماعیتان میشود.
4-گام زدن:
گامزدن به بازتابکردن اشارت غیرکلامی فرد مقابل، همینطور وضعیت کلی احساسی آنها اشاره دارد. این مسئله بر پایۀ همدلی است- این توانایی که به شکل درونی بتوانید احساسات فرد دیگری را تقلید کنید، اجازه دهید جسم و صورتتان علاقهتان و احساس مناسب با موردی را که درحال صحبت آن هستید؛ نشان دهد. رفتارهای غیرکلامی همزمان مثل تکرارکاری که فرد مقابل میکند یا خمشدن به جلو یا لبخندزدن، سهیمشدن در احساسات را آسانتر کرده و به شما کمک میکند احساس فرد مقابل را درک کنید.
برای نفع شخصی خود، با کسی «گام» نزنید. اینکار سوءاستفاده است و مردم همیشه واقعیت افرادی را که صادق نیستند، میبینند. اگر میخواهید روابط خوبی بسازید، نگرانی واقعی برای دیگری و اشتیاق برای برقراری ارتباط با آنها ضروری است. گامزدن همچنین به ما این قابلیت را میدهد تا در گروهی پذیرفته شده و به حساب بیاییم.
5-ردگم کنی:
ردگم کنی راهی برای نشاندادن اعتنا به طرف مقابل، قبل از راندن کلام به جهتی دیگر است. اگر چند جملهای را که فکر میکنید طرف مقابل گفته، حفظ کرده و بیان کنید، شخص مقابل میفهمد که در سخن «با آنها» بودهاید. آنوقت آنها برای عوضکردن موضوع و صحبت در مورد مسئلۀ شما، راغبتر خواهند بود. مثلاً اگر دو همکار شما مشغول صحبت درمورد بازی فوتبال دوشنبه شب هستند و شما میخواهید درمورد پروژهای با یکی از آنها صحبت کنید، چند جملهای در مورد بازی بگویید یا اگر بازی را ندیدهاید، سوالی در مورد آن بپرسید، بعد بگویید: «عزیزم ، باید در مورد صورت جلسۀ کارگروه با تو صحبت کنم» وقتی اهمیت صحبت طرف مقابل را تصدیق کرده باشید، به احتمال بیشتری در مورد مبحث شما صحبت خواهد کرد. گام زدن و ردگم کردن در برقراری ارتباط با افکار دیگران،آنها را نسبت به عقاید و احساسات شما پذیراتر میکند. این مسئله اساس ترغیب و تأثیرگذاری است.
6-درست وارد صحبت شوید:
در تعاملات اجتماعی، زمانبندی بسیار مهم است. هیچوقت برای ورود به صحبت، میان حرف نفر دیگری نپرید. افراد از پریدن میان کلام متنفرند و اغلب حرف شمارا نشنیده میگیرند. اول چند دقیقهای گوش کنید و از زبان بدنتان برای گامزدن استفاده کنید. معمولاً کسی با نگاه به شما، حضورتان را جدی میگیرد. همچنین میتوانید منتظر مکثی در یک صحبت دنبالهدار شوید، ولی حواسمان باشد که قبل از راندن صحبت به جهتی که خودتان میخواهید، حتماً در مورد صحبت آنها سوالی پرسیده یا نظری بدهید (این کار همان ردگمکردن است)
7-مقابله به مثل:
مقابله به مثل یکی دیگر از مهارتهای ارزشمند اجتماعی است و مربوط به سرمایهگذاری میزانی مساوی از انرژی و زمان از سوی دوطرف در یک رابطه میشود. ما همه افرادی را میشناسیم که ما را بیشتر از چیزی که به آنها علاقه داشتهایم، دوست داشتهاند یا افرادی که در رابطهای به اندازۀ ما احساسات نشان ندادهاند. روابطی که در سطح شدت برابری نباشند. (وقتی هر دو نفر به یک اندازه همکاری نکرده و دریک سطح عمل بکنند) دوام نخواهد یافت. اگر باید مداوماً با کسی کارکرده یا رابطه داشته باشید. مطمئن شوید که به اندازۀ برابری در این رابطه شرکت میکنید، اگر نمیدانید افراد مقابل چطور به این رابطه مینگرند، به دنبال نشانههایی در زبان بدن یا رفتار آنها باشید.
8-هم حوصلهکردن دیگران به اندازۀ خود:
اگر میخواهید دیگران را به حالت خود دربیاورید یا رابطۀ سطح یک را ترجیح میدهید، با افراد گام زده و به آنها همدلی نشان دهید. راز دل در میان گذاشتن نیز مفید است. چون وقتی احساسات و تمایلات خود را آشکار میکنید، دیگران را جابجا کرده و میگذارید از دیدگاه شما به مسایل بنگرند، حتی اگر آنها کاملاً با شما موافق نباشند، رهبران ماهر میدانند که گاهی قبل از درخواست از دیگران برای درمیان گذاشتن افکار و عقایدشان، باید افکار و عقاید خود را آشکار کنند. وقتی آنها حرف دلشان را میزنند، باقی افراد برای همکاری مایلتر شده و ترغیب خواهند شد.
افرادی با هوش هیجانی بالا میدانند که کدام سطح در کدام شرایط مناسب است. آنها همچنین میدانند که وقتی با فرد دیگری در یک سطح باشیم، تعاملات آسانتر پیش میروند. عدم پذیرش پیشروی همزمان دو فرد به سطحی دیگر یا پیشروی سریع، هر دو میتوانند رابطهای را از خط خارج کنند.
افرادی با شایستگی اجتماعی، آنهایی هستند که اغلب میتوانند افراد را به سطح چهارم منتقل کنند و این کار را نیز میکنند، چون تنها در این سطح است که واقعاً با فرد دیگری مرتبط میشویم. افرادی که در تغییر حالت سایر افراد مهارت دارند، یا کسانی که میتوانند خودشان را براساس حالت فرد دیگری سازگار کنند، کسانی که در سطوح عمیقتری از رابطه وارد می شوند، روابط غیر شخصی آسانتری دارند، این مسئله یکی از مهارتهای مهم زندگی می باشد.