بررسی وجه کودک درون بیش سازگار در ارتباط با دیگران -روش تحلیل رفتار متقابل TA

در این ویدئو آموزشی که برشهایی از زندگی واقعی ماست، کودک درون ِ شخصیت اصلی فیلم به روش تحلیل رفتار متقابل مورد بررسی قرار گرفته است که به شما کمک می کند شناخت بیشتری از شخصیت خود در ارتباط با دیگران داشته باشید.

در این داستان پسری جوان که عاشق دختر مورد علاقه اش می شود، به اتفاق خانواده به خواستگاری می رود، ولی با مخالفت شدید خانواده خودش مبنی بر عدم شایستگی دختر و خانواده او روبرو می شود .

طبق نظریه تحلیل رفتار متقابل ، آقای داماد کودک درون سازگار و یا بیش سازگار دارد و فاقد مهارت های اجتماعی سازنده  برای ابراز خواسته اش می باشد، لذا به آسانی،به عدم انتخاب همسر مورد نظرش تن می دهد و از خواسته اش صرف نظر می کند.

افرادی که کودک درون سازگار و یا بیش سازگار دارند، ترس شدیدی از رنجیده شدن اطرافیان دارند و تلاش می کنند در محیط خانواده و یا محیط کار رضایت دیگران را جلب کنند، این کار شاید به ظاهر احساس خوبی مبنی بر راضی نگه داشتن دیگران به آنها می دهد ولی شدیدا از یک حقارت درونی و عدم عزت نفس در آنها نشات می گیرد .

اینگونه افراد مهار یا اینجانکشن (مهم نباش ) در سطح پیش نویس زندگی خود دارند، لذا مهارت حل مسئله و تصمیم گیری را به شخصه در زندگی خود نخواهند داشت . این افراد اگر آگاهی لازم از نقش پیش نویسی خود نداشته باشند، در تمام طول عمر در پیراهن روانی قربانی خود باقی خواهند ماند و مسئولیت عدم تحقق زندگی ایده آل خود را به گردن دیگران می اندازند. 

پادکست مهارت حل مسئله و مهارت تصمیم گیری را در لینک زیرگوش دهید

لینک مهارت حل مسئله و تصمیم گیری

خودشناسی به افراد تایید طلب کمک می کند تا عزت نفس خود را افزایش دهند و یک نظام ارزشی برای خود تعیین کند تا ارزشهاو تفکرات دیگران، مسیر زندگی آنها را مشخص نکند.یک الگوی رفتاری کارآمد و قاطع به شما کمک می کند تا در روابط خود به طرز مناسبی برخورد کنید.

این ویدئو آموزشی به شما کمک می کند الگوی رفتاری قاطع و کارآمد در ارتباط با دیگران را یاد بگیرید . 

یکی از مشکلات فرهنگ ما اشتباه گرفتن واژه حرمت و احترام است . احترام از زمانهای گذشته ،به معنای در نظر گرفتن بزرگتری و کوچکتری ، بالاترو پایین تر بودن در مفهوم ناسالم خود می باشد.

حرمت به معنای این است که من منم و تو تو ، تصمیم من به اندازه تو ارزشمندو مهم است،در دنیای امروز ما باید یاد بگیریم به حریم و حقوق همدیگر پایبند باشیم ،لذا این روزها حرمت به جای احترام جایگزین شده است.

 افرادی که مسئولیت پذیری لازم و کافی را در زندگی خود ندارند، به اهداف خود دست پیدا نخواهند کرد، این افراد مدام از بخت خود شکایت می کنند و جامعه ، خانواده و اطرافیان را مقصر عدم تحقق آرزوهایشان می دانند ولی در واقع این تیپ شخصیتی، درگیر کودک درون آسیب دیده و پیش نویس زندگی بازنده خود هستند، لازم است برای آشنایی کامل با خودشناسی و ارتباط موثر با دیگران با پیش نویس زندگی خود بیشتر آشنا شویذ.

تحلیل سایر فیلم ها را در لینک زیر ببینید :

لینک تحلیل فیلم ها

دوره جامع تحلیل رفتار متقابل در 17 جلسه به شما کمک می کند تا این ارتباط موثر را بیاموزید.

لینک خرید دوره جامع تحلیل رفتار متقابل TA

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

همانطور که در این فیلم دیدید، شخصیت محمد رضا گلزار دراین فیلم والد کنترلگر و  کودک لجباز بود، بیاید شخصیت این داستان را طبق نظریه تحلیل رفتار متقابل بررسی کنیم.

در واقع، والد وکودک به صورت نوار های ضبط شده در تمام اشخاص وجود دارد. والد می تواند حمایتگر(مهربان) و یا کنترلگر(پرخاشگر) باشد .

حالت شخصیت والد پرخاشگر :

تمام چیزهایی که کودک از پدر و مادرش می بیند یا می شنود در نوار والد ضبط می شود، بنابراین اگر پدر و مادر روابط خصومت آمیز همراه با شک و سوءظن داشتند در این حالت نزاع و سوء ظن در ذهن ناخودآگاه (پیش نویس زندگی )کودک انسانی ضبط می شود،این دستگاه ضبط در بزرگسالی مدام روشن است و در شرایط استرس زا، آماده بازنواختن است .

بجز پدر و مادر اصلی ، منابع دیگری نیز برای کسب اطلاعات والد وجود دارد، بچه سه ساله ای که ساعتهای طولانی جلوی تلویزیون می نشیند وبرنامه هایی شامل خشم ، خونریزی وتجاوز را تماشا می کند،این اطلاعات را در والد خود ضبط می کند ودر بزرگسالی در شرایط استرس زا، وقتی مطلبی او را آزار می دهد آن را بازنوازی و یا اجرا می کند .

و اما حالت شخصیت کودک لجباز :

همزمان با ضبط اطلاعات در آنچه ما والد می نامیم،ضبط دیگری صورت می گیرد  که پاسخ انسان کوچک (یا احساس او) نسبت به چیزهایی است که می بیند و می شنود، این بخش کودک درون نام دارد

هر فردی هر چقدر در دوران کودکی خود بیشتر تحقیر شده باشد کودک درون او لجباز تر می شود واین لجبازی غالبا از یک من بدم درونی نشات می گیرد، در حقیقت لجبازی افراد در ارتباط با دیگران نشانه تحقیر و له شدگی احساسات در دوران کودکی می باشد .

نکته مهم این است که ما نمی توانیم، این نوار ضبط شده را پاک کنیم، ولی می توانیم، اگر خواستیم کلید را بزنیم و آنها را متوقف کنیم .این کار توسط بالغ ، وجه سوم شخصیت درون صورت می گیرد ، بالغ می تواند به راحتی اطلاعات ضبط شده در والد را بررسی و احساسات کودک را کنترل کند.

ویدئو زیر به شما بسیار کمک می کند تا با سه وجه شخصیت درون ( والد -بالغ -کودک )بیشتر آشنا شوید : 

تحلیل سایر فیلم ها را در لینک زیر ببینید :

لینک تحلیل فیلم ها

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

تاثیر قانون خلا در رسیدن به خواسته ها و زندگی بهتر

چند وقت پیش در کتابخانه منزلم، کتابهایی داشتم که تعدادی از آنها را خوانده بودم، و تعدادی کتاب بود که فقط ظاهر کتابخانه مرا زیباتر می کرد و اصلا قصد خواندن آنها را نداشتم، یک روز تصمیم گرفتم همه کتابها را به کتابخانه ای که همیشه برای مطالعه به آنجا می رفتم هدیه بدهم، و داستان قانون خلا آنجا برایم اتفاق افتاد  که ظرف مدت کوتاهی  کتابهایی به من هدیه شد، که بسیار مورد علاقه من بودند.

یک روز برای خرید کتابی از نویسنده مورد علاقه ام به خیابان انقلاب شهر تهران رفتم، چشمم به یک کتاب در قفسه کناری افتاد ، ندایی در درونم به من گفت آن را بخر ، وقتی به خانه رسیدم ، اول شروع به خواندن کتاب مورد علاقه ام کردم ، ولی باز آن را می بستم و دلم میخواست کتاب دوم که به صورت تصادفی خریده بودم را مطالعه کنم.

آن کتاب را باز کردم و شروع به خواندن کردم، یادم هست آن شب تا نزدیک صبح ، با اینکه چشمانم از خستگی می سوخت ولی باز به خواندن آن کتاب ادامه دادم، جالب است پاسخ سئوالهایی که در ذهنم مدتها به دنبال آن بودم را در کتاب جدید یافتم.

و این وقتی اتفاق افتاد که من شهامت بخشیدن، کتابهایی که سالها در کتابخانه جمع آوردی کرده ، را پیدا کردم ،براستی که وقتی خود را از چیزهایی که نمی خواهید رها می کنید، چه معجزه آسا جا را برای آنچه می خواهید باز می کنید .

یک روز سراغ کمد لباسهایم رفتم ، آنجا نیز پر از لباسهایی بود که مدت بیش از 2 سال بود که یا آنها را نپوشیده بودم و یا دیگر قصد پوشیدن آنها را نداشتم ، ولی بارها از بخشیدن آنها سرباز می زدم، به امید اینکه شاید روزی آن ها بپوشم.

یک روز صبح به محض اینکه چشمم را باز کردم ، یاد شال پشمی گران قیمتی افتادم که هیچوقت آن را نپوشیده بودم و تصمیم گرفتم آن را به دوستم هدیه بدهم ، بعد که کمد لباسهایم را باز کردم ، دل و جرات به خرج دادم تا آنچه را نمی خواهم ببخشم ، یکی از دلایل احتکار و چسبیدن ما به چیزهایی که داریم ، این است که به قانون فراوانی و جوهر غنی خداوند باور نداریم ، همان روز با یک خیریه تماس گرفتم و همه آنها را بخشیدم ، حس بسیار خوبی از قانون خلا در من ایجاد شده بود ،و باور داشتم که من لایق لباسهای بهترهستم، ظرف مدت بسیار کوتاهی لباسهایی که دوست داشتم را خریدم.

نکته بسیار مهم این است که چیزی به اسم خلا وجود ندارد، به محض اینکه خلا ایجاد می شود، انرژی با حداکثر سرعت می شتابد تا جای خالی آن را پرکند، وقتی عمیقا به وفور نعمت بیندیشید که همه جا هست و همه جا یافت می شود، آنگاه بی باکانه،رها می کنید،دست می کشید، هدیه می دهید، تا بدین ترتیب برای چیزهایی که آرزومندش هستید جا باز کنید.

پس از رها کردن، به راستی از نظر ذهنی نیز دست از سرش بردارید و آن را رها کنید و تمام توانایی و انرژی خود را صرف احساس دولتمندی و قانون فراوانی کنید، هیچگاه از فقر و تنگدستی و اینکه چگونه قرار است جای آن خلا پرشود، صحبت نکنید.

هیچگاه در زندگی در خصوص دوران های سخت و اینکه مجبورید صرفه جویی کنید سخن نگویید ، به جای آن همیشه و در همه حال خود را دولتمند بشمارید، لباسهایی را بپوشید که در شما احساس ارزشمندی و دولتمندی ایجاد می کند، حتی زمانی که در خانه تنها هستید .

دل و جرات به خرج دهید و هم اکنون خلا بیافرینید و خود را از شر آنچه نمی خواهید و یا مدتهاست استفاده ای از آن نمی کنید، خلاص کنید ، تا برای آنچه می خواهید جا باز کنید، و ایمان داشته باشید که خداوند وهاب است ، همانند سلیمان نبی از خداوند برای روزی و فراوانی بیشتر درخواست کنید ، همانطور که در دعای خود فرمود، خداوندا، مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که شایسته هیچ کس پس از من نباشد، همانا تو بسیار عطا کننده ای.

 پادکست های رایگان لینک زیر به شما در رسیدن به خواسته ها و اهدافتان کمک می کند

کلیک کن 

7 گام موفقیت و توسعه فردی در رسیدن به خواسته ها و اهداف