15 تفکر اشتباه که مانع حال خوب شما می شود را به راحتی بشناسید

1- ذهن‌خوانی (mind reading)

 فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل :

”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.”

شما فرض را بر این می گذارید كه می دانید آدم ها چه فكر می كنند بی آن كه شواهد كافی در مورد افكارشان داشته باشید.

 

2-پیش‌گویی (furtune telling)

آینده را پیش گویی می كنید به اینصورت كه اوضاع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است.

پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل :

”در امتحان شکست می خورم”

”کاری گیر من نخواهد آمد”.

 

3- فاجعه‌سازی (catastrophizing)

معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح،دردناک ، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است بطوری که شما نمی توانید آن را تحمل كنید.مثل :

 ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

”زشت است که تا این سن نتوانستم ماشین و خانه بخرم”.

 

 

4-برچسب زدن (labling)

به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید.مثل:

”کسی این کالا را نمی خرد”

“من آدم بی ارزشی هستم” 

“او بی لیاقت است”.

 

5- نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت (discounting positive)

مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند مثل:

”این کار از عهده همه بر می آید” 

 ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

”طراحی سایت را هر کسی می تواند انجام دهد”.

”همه مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد را به راحتی می گیرند”.

 

 

6- فیلتر منفی (negative filter)

تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید.ذهن شما نکات منفی را بیشتر مورد توجه قرار میدهد. مثل:

”هیچ کس مرا دوست ندارد”

“من هیچ کاری از دستم برنمیاید”

“هیچکس مقاله من را نمی خواند”

 

 

7- تعمیم افراطی (overgeneralizing)

بر پایه یک حادثه، الگو های کلی و مشابه با آن حادثه را منفی استنباط می کنید. مثل:

”این اتفاق همیشه برای من روی می دهد”

”در همه کار ها شکست می خورم”

“هرگز کارم درست پیش نمی رود”

 

8-باید اندیشی (should)

به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید ، بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل :

”باید کارم را خوب انجام بدهم”

”باید در کنکور قبول شوم”.

”باید این هفته کتابم را به پایان ببرم”.

 

9- قضاوت‌ گرایی (judgment focus)

 به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید.مثل :

 ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم”

”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم”

 ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.

 

 

 

10- شخصی‌سازی (personalizing)

علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل :

”ازدواجم بهم خورد، چون بیشتر من مقصر بودم”

“مادرم از شدت مریضی دوام نیاورد، چون خوب نتوانستم ازش پرستاری کنم “

“فرزندم به موفقیت نرسید چون من پول کافی برای فرستادن او به دانشگاه نداشتم “

 

 

11-سرزنش‌ دیگران (blaming)

دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل :

”دیگران باعث عصبانیت من می شوند”

 ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

 

12- مقایسه‌های نا عادلانه (unfair comparisons)

حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل :

 ”او خیلی موفق تر از من است”

”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

 

13-تاسف‌گرایی -ای کاش ها –  (regret orientation)

به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل :

 ”اگر تلاش کرده بودم ، شغل بهتری پیدا می کردم”

”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

 

14- چی می‌شد اگر (what if)

دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و در آخر با هیچ جوابی راضی نمی شوید.مثل :

”چی میشد اگر زنگ میزد..”

یا “چی می شد اگر این حرف را نمیزدم”.

 

15- استدلال هیجانی (emotional reasoning)

از احساسات و هیجانات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید نه بصورت واقع بینانه . مثل :

”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد.”

”چند شب هست که خواب بد می بینم، پس حتما اتفاق بدی می افتد.”

 

تمام 15 نکته ای که در بالا ذکر شد را یکبار مرور کنید و در مورد خودتان نمونه هایی را روی کاغذ بنویسید تا خودشناسی عمیق تری از خودتان پیدا کنید.

تنها راه رسیدن به زندگی ایدال، از مسیر خودآگاهی و خودشناسی می گذرد ، پس بهتر است تلاش کنیم آگاهی خود را افزایش داده تا عزت نفس بیشتری در بر خورد با اتفاقات و حوادث داشته باشیم.

افراد با هوش هیجانی بالا ، چرایی احوال و چرایی رفتار خود را بررسی می کنند و کنترل عمیقی بر افکار، احساس و رفتار خود دارند، لذا به راحتی قادرند حال خوبی برای خود ایجاد کنند .

 

 بیشتر بخوانید : 

 

8 روش کاربردی براي شفای کودک درون

 

قانون 10 به 90 استفان کاوی – روشی برای زندگی بهتر

 

۱۳ رفتاری که هرگز در افراد با اعتماد به نفس و عزت نفس نمی‌بینید

آموزش زندگی موفق با TA

 

لینک های آموزش رایگان تحلیل رفتار متقابلTA

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

8 روش کاربردی براي شفای کودک درون

کودک درون منبع الهام ، شهود، خلاقیت و نوآوری می باشد ،کودک درون، بخش شاد درون ماست، بخشی که اکثر ما گمش کرده ایم، این بخش از شخصیت درونمان، به ما انرژی و انگیزه و نیروی حیات می بخشد و زندگی ما را سرشار از طراوت و حس ناب زیستن می کند، اگر بتوانیم با او ارتباط برقرار کنیم

در اینجا 8 روش کاربردی برای شفای کودک درون در رسیدن به لذت ، شادی و یک زندگی با بهره وری بالا را بخوانید:

 

1-خود را در شرايط ناآشنا قرار دهيد: 

کارهايي انجام دهيد که واقعا برايتان تازگي دارد:مثل يادگيري زبان جديد يا نواختن يک ساز يا ورزشی مفرح مثل اسکیت و یا مسافرت به یک جای جدید!

گوپنيک؛ پروفسور فلسفه در دانشگاه برکلي مي گويد: با مسافرت به اماکن جديد، شناخت شما از محيط کمتر مي شود؛ ممکن است گم شويد، زبان آنجا را نمي دانيد. در نتيجه احساس مي کنيد تمامي اين اطلاعات جديد را يک باره دريافت مي کنيد، همان‍طور که کودکان دنيا را مي شناسند.

مغز کودکان مانند پلاستیک است. یعنی دائما درحال ایجاد روابط جدید با محیط می باشداو می گوید: شما می توانید در سنین بالا هم با قرار دادن خود در شرایط نا آشنا و انجام فعالیت های جدید خاصیت پلاستیکی مغز خود را فعال کنید (البته نه به اندازه دوران کودکی)

 

2-يادگيري ماجراجويانه را در پيش بگيريد:

گوپنيک مي گويد: ما در بزرگسالي سعي در حل کردن مشکلات کنوني خود داريم. کودکان و نوجوانان مشکلي ندارند، بنابراين انرژي آن ها صرف کشف موضوعات جديد مي شود.

به جای تمرکز روی مشکلاتی مثل گم شدن انگشترتان، خراب شدن ماشین وسط اتوبان، قسط های بلند مدت ، تمام انرژی تان را صرف یک ماجراجویی جدید کنید و همواره رو به جلو حرکت کنید و تنها به لحظه اکنون و خلق رویدادهای جدید بیندیشید.

3-در لحظه غرق شوید، نه در گذشته یا آینده

بچه ها همزمان چند فعالیت را انجام نمی دهند، بلکه فقط یکی را در لحظه انتخاب می کنند، در آن غرق می شوند و تا زمانی که تمامش نکرده اند سراغ چیز دیگری نمی روند. این خصلت آنها که با تمام وجود و توجه خود، غرق یک چیز در آن لحظه می شوند باعث شادی عمیق شان می شود. اما بیشتر بزرگسالان ترجیح می دهند همزمان چند کار را انجام دهند و برای همین هم تمرکز چندانی ندارند.

 

4-بنگريد

دنياي بزرگي اطراف ماست، اما خيلي راحت مي توان با پريدن از يک فعاليت به ديگري از آن غافل شد. برن استاين مي گويد: با بزرگ تر شدن، فراموش کردم به آسمان نگاه کنم. من روز خود را با نگاه کردن به صفحه تلفن همراهم شروع مي کردم و از يک کار به سوي ديگري مي شتافتم و اين امر باعث شد زندگي را فراموش کنم! از کودکان بياموزيد که استاد لذت بردن از اطرافشان هستند! گاه و بيگاه مکثي کنيد تا تمامي آنچه در اطرافتان در جريان است را ببينيد.

5- با کودکان وقت بگذرانيد

گوپنیک می گوید:من یک نوه دو و نیم ساله دارم و وقت گذرانی با او باعث می شود بفهمم دنیا چقدر زیبا و پر محتواست. درست است که به عنوان سرپرست کودکتان، همواره چنین فرصت هایی برایتان وجود ندارد، اما وقتی که فرصت داشتید “مکثی کنید و از آرامش بودن در کنا ر کودکان لذت ببرید.” گوپنیک می گوید:از این فرصت استفاده کنید!

او می گوید:بشمارید و ببینید یک کودک 2 تا 4 ساله طی 5 دقیقه چند آزمایش انجام می دهد. اگر من می توانستم این مقدار کاوش را طی یک سال انجام دهم، تبدیل به یک دانشمند می شدم.

 6-هر روز يک کار را با تمرکز کامل انجام دهيد

یکی از چیزهایی که بزرگسالان در کودکان تحسین می کنند این است که آنها با تمام وجود غرق در تجارب خود هستند و برای پذیرش نتایج آن آماده اند!

برای 90 دقیقه گوشی خود را به حالت سایلنت در کشوی میز خودبگذارید، اینترنت را خاموش کنید، تمام تمرکزتان را روی یک کار قرار دهید ، و در طول مدت انجام آن کار به هیچ چیز دیگری نیندیشید، بعد از 90 دقیقه می توانید به خودتان به مدت 20 دقیقه جایزه دهید، استراحت کنید، گوشی موبایلتان را چک کنید و یا یک بازی انجام دهید .

7- روزي يک کار دلخواهتان را انجام دهيد

گاهی فیلم دلخواهتان را ببينيد، با دوستانتان بگرديد، به پارک یا سینما بروید، کودکان همواره مشغول انجام کارهايي هستند که دوست دارند. شما هم روزانه يک کار را براي دل خودتان انجام دهيد! با خواسته هاي خود در ارتباط باشيد تا تجارب و يافته هاي جديدي به دست آوريد.

 

8-نکات مثبت را بنويسيد:

 کودکان از اتفاقات کوچکي که برايشان مي افتد شگفت زده مي شوند و تا روزها آن را به ياد دارند و براي والدين شان تعريف مي کنند. بکرفلپس مي گويد: هرشب 3 تجربه مثبتي را که در طول روز داشتيد بنويسيد. اين کار مي تواند به مهمي فارغ التحصيلي يا به سادگي ديدن پروانه اي روي يک گل باشد!

همچنین بخوانید :

7مرحله از فرایند خوددوستی و عزت نفس 

مراقبه کودک معنوی درون 

قانون 10 به 90 استفان کاوی -روشی برای زندگی بهتر 

 

اگر به این بهانه که سرتان خیلی شلوغ است و فرصت خیلی کمی دارید، خودتان را درگیر چندچالش همزمان کنید، یعنی قبول کرده اید که در لحظه نباشید. ضمنا بهتر است در مورد حوادث دیروز اینقدر فکر نکنید و ببینید در این لحظه در اطراف تان چه روی می دهد. دست از تفکر وسواس گونه به ضرب العجل های کاری و زندگی در آینده بردارید و همین الان برای همین لحظه کاری انجام دهید. نگران لیست های بی پایان بایدها نباشید و یکی را انتخاب کنید و تا زمانی که تمامش نکرده اید سراغ بعدی نروید.

اگر ذهن تان فقط درگیر کاری باشد که هم اکنون آن را در دست دارید، کیفیت عملکردتان بالا خواهد رفت. با تمرکز داشتن و پراکنده نبودن ذهن، انرژی ذهنی تان هم ذخیره شده و سرحال ترید.

کودکی خود را به یاد دارید؟ زمانی که همه چیز زیبا و مانند قصه ها بود و شما را غرق شگفتی می کرد؟ متاسفانه خواسته های ما از زندگی مانند کار، روابط انسانی ، پول و سلامتی باعث می شود تا همه ما کم کم این حس شگفتی ساز را از دست بدهیم. اما این به معنای نابودی این احساس نیست!

 لطفا کودک درون تان را که دوست دارد تفریح و لذت را هم چاشنی هر کاری بکند فراموش نکنید!

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

۱۳ رفتاری که هرگز در افراد با اعتماد به نفس و عزت نفس نمی‌بینید

عزت نفس احساس خوبی در مورد خود داشتن و اعتماد به نفس، باور به توانایی های خویش است. و این با خودشیفتگی متفاوت است. هرچند حس خود ارزشمندی اغلب با خودشیفتگی اشتباه گرفته می شوند.

افراد خودشیفته می‌خواهند، همه فکر کنند که آنها انسان‌های ویژه‌ای هستند. لذا تمام تلاش خود را می کنند که در نظر دیگران خوب و ارزشمند به نظر بیایند ، آنها به تحسین دیگران نیاز دارند و حس می‌کنند سزاوار تحسین و توجه دیگران هستند و این احساس، در ناامنی‌های عمیق آنها ریشه دارد؛

ولی عزت نفس واقعی هیچ ارتباطی با خودخواهی ندارد و این دوباهم کاملا با هم متفاوت هستند،  در این مقاله ۱۳ رفتاری که هرگز در افراد با اعتماد به نفس و عزت نفس  نمی‌بینید را برایتان عنوان خواهیم کرد:

 

 

 1- اهمیت‌دادن بیش‌ازحد به چیزهایی که دیگران می‌گویند

 

به دنبال تأیید دیگران بودن، این فکر را تقویت می‌کند که شما به تأیید و تصدیق بیرونی نیاز دارید، ولی حقیقت این است که عشق درونی شما به خودتان کافی نیست. برای اهمیت ندادن به حرف مردم و اینکه بتوانید شخصیت خودتان را بسازید،هدفی بلندمدت برای خود تعیین کنید وتمام تمرکزتان را روی رسیدن به اهدافتان بگذارید.

 

2-انتظارو توقع از دیگران

تلاش کنید تا جایی که می توانید نیازهایتان را شخصا برآورده نمایید، این باور را در خودتان تقویت کنید که من قادر به برآورده کردن تمام نیازهای مالی خودم هستم و خداوند مرا در خلق یک زندگی ایده آل یاری می کند، من از دیگران هیچ توقعی ندارم وحتی تا جایی رشد می کنم که می توانم به دیگران نیز کمک کنم .

 

3- درگیر خودگویی منفی شدن

 

همه ما انسانها، یک والد سرزنشگر درونی داریم که به محض اشتباه و خطا، ما را مورد بازخواست قرار می دهد ، افراد با عزت نفس در برابر واگویه های ذهنی خود می ایستند و به صورت مداوم با تکرار عبارتهای تاکیدی مثبت، ذهن خود را در جهت مثبت هدایت می کنند .

 

4- هدردادن زمان برای کارهای غیر ضروری

 

برای تقویت و بالا بردن اعتمادبه‌نفس، باید بتوانید مهارت ها و توانایی های خود را افزایش دهید. افراد با اعتماد به نفس بالا، به‌جای غرق‌شدن در سرگرمی‌های موقتی، مثل تلویزیون و شبکه های اجتماعی روی خودشان سرمایه گذاری می کنند و از زمان خود حداکثر استفاده را می برند.

 

5-  به گذشته فکرکردن

 

فرقی نمی‌کند که افراد چه شرایط خوب یا بدی در گذشته داشته‌اند، چون آن اتفاق‌ها قبلا رخ داده‌اند، مهم این است که  افراد با اعتماد به نفس توجه خود را به امروز معطوف می کنند و برای ساخت آینده‌ای بهتر هر روز تلاش می کنند .

 

6- خیال پردازی بیش از حد در مورد آینده

 

تنها راه رسیدن به آینده‌ای که می‌خواهید، این است که همین الان مفید و کارآمد باشید. خیال‌ها و رؤیاهایتان درمورد آینده ارزشی نخواهند داشت، مگر اینکه در همین لحظه دست‌به‌کار شوید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید ، افراد با هوش هیجانی بالا می دانند که راه رسیدن به اهداف از مسیر برنامه ریزی و اقدام می گذرد و ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت می باشد که افراد به رویاهایشان نمی رسند بلکه به اهدافشان می رسند.

 

7- نگرانی بیش از حد درمورد آینده

درست است که برای رسیدن به اهداف وخواسته هایمان باید طبق برنامه ریزی عمل کنیم ودورنمایی از آینده داشته باشیم ، ولی این بدان معنا نیست که بیش از حد نگران آینده باشیم ، تنها کاری که امروز باید انجام دهیم ، کار درست و دقیق در راستای استراتژی مزبورمی باشد،

یک قرارداد با خدای خود ببندید ، مبنی بر اینکه من کار خودم را کامل ودقیق انجام می دهم ،تو نیز کار خودت را در جهت تامین هزینه ها ،و تامین روزی به صورت کامل به انجام برسان . و ایمان داشته باشید که روزی شما از طریق غیب می رسد.

 

8- فکرکردن درمورد اشتباهات به‌جای تمرین قدرشناسی

 

بیشتر مردم دقیقا همان چیزی نیستند که می‌خواهند باشند. آدم های شاد و با اعتمادبه‌نفس، قدر خودشان و داشته‌هایشان را می‌دانند و این قدرشناسی باعث می‌شود که به رشد بیشتر و ساختن زندگی رضابت‌بخش برای خود ادامه دهند.

حتی در زمان هایی که اشتباهات مکرری مثل از دست دادن فرصتی داشته اید، تمرکز خود را روی نکته های مثبت وداشته هایتان قرار دهید تا سریعا در مدار مثبت قرار بگیرید.

 

9- پرسیدن نظرات دیگران قبل از بیان نظر خود

 

متخصص تجربیات و مکتب خود شوید و بیشتر اوقات موضع خودتان را داشته باشید. با پذیرابودن نسبت‌ به اطلاعات جدید، دیدگاه‌های دیگران راگوش دهید ولی  سعی کنید همیشه در جایگاهی منفعل و تسلیم قرارنگیرید ، افراد با عزت نفس، به ارزشها و نظام ارزشی خودشان پایبند هستند.

 

10- تمرکز بیش‌ازحد بر جزئیات وفکرنکردن به مسائل کلی

 

چشم‌انداز متعادلی داشته باشید تا بتوانید در کاری که انجام می‌دهید درگیر شوید، بدانید به کجا خواهید رسید و ببینید که چقدر پیش رفته‌اید.

افراد با اعتماد به نفس بالا ، تمام انرژی خود را روی هدف، متمرکز می کنند ، و جزییاتی که ممکن است انرژی آٰنها را هدر دهند رها می کنند.

 

11- به‌دنبال اشیاء (یا افراد یا چیزهای) بیرونی بودن، برای آرام‌کردن زخم‌های درونی

 

کسانی‌که واقعا عزت نفس دارند، از زخم های روح خود آگاه هستند و فعالانه با درمان این دردها یا دریافت آموزش‌های لازم برای رفع آنها تلاش می‌کنند و گرفتار مکانیسم‌های دفاعی و لذت‌های موقتی‌  نمی‌شوند که به برطرف‌کردن مشکل اصلی کمکی نمی‌کنند.

پس تلاش کنید به جای پاک کردن صورت مسئله، مشکل اصلی خود را بیابید تا زخم های درونی خود را هر چه زودتر درمان نمایید . به یاد داشته باشید که زخم های روح وقتی التیام می یابد که از درد به درس تبدیل شود.

 

12- استرس و نگرانی در مورد دیگران

 

افرادی که در مسیر خودشناسی قرار دارند می دانند که قادر به تغییر زندگی دیگران ، حتی نزدیک ترین عزیزان خود نیستند ، لذا به جای اینکه انرژی خود را صرف استرس و نگرانی در مورد آنها نمایند آن بر رشد فردی خودشان سرمایه‌گذاری میکنند،

افراد با عزت نفس می دانند که وقتی خودشان تغییر کنند، و در بالاترین حد رشد وکمال قرار گیرند، قطعا الگویی ارزشمند برای دیگران خواهند شد، وهمین می تواند انگیزه ای برای تغییر آنها باشد .

 

13- عدم مسئولیت پذیری

 

نکته آخر و بسیار حائز اهمیت ، این است که افراد با عزت نفس ،مسئولیت تمام و کمال زندگی خود را می پذیرند و به این درک می رسند که برای رشد وپیشرفت، نیاز به آموزش بیشتر در زمینه  خودآگاهی و خودشناسی دارند.

افراد با عزت نفس در مسیر رشد، هر روز روی خودشان سرمایه گذاری می کنند و با افزایش آگاهی ، نقاط ضعف خود را شناسایی و نقاط قوت خود را تقویت می کنند.

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

قانون 10 به 90 استفان کاوی – روشی برای زندگی بهتر

قانون 10 به 90 چیست؟

در زندگی روزمره اتفاقات زیادی می افتد که بعضی از این اتفاقات، اصلا از قوانین خاصی پیروی نمی کنند یا قابل کنترل و قابل پیش بینی نیستند. این اتفاقات مثل خراب شدن ماشین، اشتباهی سهوی در محیط کار ،تأخیر در حرکت قطار یا هواپیما که در طول روز ممکن است برای هر فردی اتفاق افتدو تحت کنترل نمی باشد.

تمامی این اتفاقات می تواند تأثیر منفی بر روی فرد بگذارد و شاید تا ساعتها بر روی فرد اثر گذار باشد، ولی باید جلوی این تأثیرات منفی را گرفت و در هر شرایطی بهترین عکس العمل را از خود نشان داد. در مواجه با هر اتفاقی تبدیل بدترین شرایط به بهترین شرایط می تواند بهترین راه حل باشد.

به عنوان مثال، سر میز صبحانه نشسته‌اید که دختر شما با عجله میاید و به میز صبحانه می خورد و باعث می شود تا چای بر روی لباس شما بریزد.اتفاقی که اصلا قابل کنترل و پیش بینی نبود.

شما با عصبانیت سر دخترتان داد می کشید و به طبقه بالا برای تعویض لباس های خود می روید و زیر لب به همسرتان که چای را روی لبه میز گذاشته غر می زنید.

بعد از آن می بینید که دخترتان چون در حال گریه کردن بوده صبحانه نخورده و به سرویس مدرسه خود نرسیده است و به دلیل اینکه همسرتان عجله دارد و باید سریع به محل کارش برسد خودتان بایددخترتان را به مدرسه برسانید و مجبورید مسیر را با سرعت غیر مجاز بروید که متاسفانه جریمه می شوید و 15 دقیقه دیرتر به مدرسه می رسید.
بعد از رسیدن به مدرسه، دخترتان بدون خداحافظی می رود.

 

با نیم ساعت تأخیر به محل کار خود می رسید و متوجه می شوید کیف تان را نیاورده اید و همین روال برای بدترشدن روز شما ادامه دارد.

از محل کار خود به خانه می آیید و همچنان همسر و دخترتان از بابت رفتار صبح شما هنگام صرف صبحانه ناراحت هستند.

چرا روز شما به این بدی گذشت؟
مقصرچای بود که ریخته شد؟
مقصردخترتان بود که گریه می کرد؟
مقصر پلیس بود که بخاطر سرعت غیر مجاز جریمه تان کرد؟
مقصر خودتان بودید که عکس العمل خوبی نسبت به اتفاقات نداشتید؟

 

ریختن چای اصلا قابل پیش بینی نبود ولی عکس العمل شما می توانست بهتر باشد

اگه عکس العمل متفاوتی داشتید روزتان این گونه می شد:

چای از روی میز صبحانه بر روی لباس شما می ریزد  شما می‌ گویید «اشکالی ندارد عزیزم، دفعه بعد مراقب باش.»

سریع به طبقه بالا رفته و لباس خود را عوض می کنید و با کیفتان به پایین برمی گردید و می بینید دخترتان با سرویس به مدرسه می رود و برایتان دست تکان می دهد.شما هم 5 دقیقه زود تر به محل کار خود می رسید و روزخوبی را ادامه می دهید.

شاید 10 درصد اتفاقات خارج از کنترل ما هستند ولی 90 درصد کاملا به عکس العمل و نوع نگرش ما برمیگردد.

قانون 10 به 90 می تواند زندگی ما را تغییر دهد به شرط آنکه بخواهیم زندگی خوبی و نگاه متفاوتی به زندگی داشته باشیم.

شخصی که  هوش هیجانی EQ بالایی دارد قادر است به شکلی بالغانه احساسات خود را کنترل کند و در مواقع لازم واکنش مناسبی به اتفاقات نشان دهد.

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

بیان این جملات در ارتباط ممنوع!

برخی جمله ها و کلمات وجود دارند که هرگز نباید آن ها را بیان کنید:

بسیاری از افراد در روابط با همسرشان به علت استفاده نادرست از کلمات، صدمات جبران‌ناپذیری به رابطه‌شان می‌زنند. عبارات می‌تواند شمارا کیلومترها از دیگران دور کند و جالب اینجاست که بعدازآن از خودتان می‌پرسید “چرا رابطه من با همسرم نمی تواند مثبت باشد؟”

مقالات و مطالب علمی نمی‌توانند به شما یاد دهند چه چیزی را به دیگران بگویید و چه چیزی را نگویید. این شما هستید که با در نظر گرفتن رابطه‌تان و خصوصیات طرف مقابلتان باید لیستی از جملات منفی تهیه‌کرده و از به‌کارگیری آن‌ها خودداری کنید.در این مقاله مطالبی جهت تجدید نظر در ارتباط برای شما آمده است. 

4 مورد از این جملات ممنوعه :

1-همیشه/ هرگز:

” تو هرگز به من گوش نمی‌دهی.”

آیا احساس می‌کنید با شنیدن این حرف طرف مقابلتان بیشتر به شما توجه می‌کند؟

بهتر است بگویید :

“من دوست دارم بیشتر با تو در رابطه باشم، خوشحال میشم اگر برام زمان بزاری “

تلاش کنید به‌جای تأکید بر “تو ” از ” من ” استفاده کنید.

شاید این جمله شما درست به نظر برسد و نشان می‌دهد که شما تمایل به تغییر وضعیت کنونی دارید. در استفاده از کلمات نظیر “هرگز ” و “همیشه ” (پیام های والد سرزنشگر درون )دقت کنید.

اگر کسی به شما بگوید ” تو همیشه دیر می‌رسی ” چه احساسی پیدا می‌کنید.

استفاده از این کلمات به‌نوعی ناعادلانه است و حالات تدافعی در فرد ایجاد می‌شود. وقتی فردی در حالت دفاعی می‌رود نباید از او انتظار همدلی و همکاری داشت.

2-من راضی نیستم !

 مبهم و کلی صحبت نکنید مثلا نگویید :”من از رفتارایی که با من داری راضی نیستم!“، حرفتان را واضح و حتی با مثال بیان کنید.  من از فلان رفتار تو فلان جا ناراحتم ، 

تلاش کنید برای مطرح کردن هر موضوعی زمانی مناسب در نظر بگیرید، در زمان تکانه هیجانی و عصبانیت هیچ موضوعی را مطرح نکنید.

3-تو باید…

من برای توکاری را انجام می‌دهم و از شما نیز انتظار دارم در مقابلم این کار را انجام بدهید.

درست است که رابطه همیشه  دوطرفه و بر مبنای تقسیم وظایف تعریف می شود،ولی لازم است گاهی خوبی هایی که در حق طرف مقابلمان انجام می دهیم را از جنبه فرصتی برای رشد خودمان در نظر بگیریم ،

اگر تولد فردی را تبریک می گویید و برای او کادو می گیرید ولی او تولد شما را فراموش می کند، به خودتان یادآور شوید که من با انجام این کار خودم رشد کند و از کار خودم خوشحالم ، حتی اگر او این موضوع را تلافی نکند.

4-پاسخ کوتاه دادن:

در هنگام صحبت کردن  لطفاً از کلمات نظیر اوهوم و … استفاده نکنید. شاید احساس کنید پاسخ‌های تک سیلابی کوتاه هستند و بسیار خوب، اما به یاد داشته باشید که این‌گونه ارتباطات کلماتی ، عمق روابط بین شما کمتر و کمتر خواهد شد.

سکوت، جهل و سخنان کوتاه نشانه این است شما به اینجا تعلق ندارید و در کنار دیگران فقط حضور فیزیکی دارید. با انجام این کارها شما صدمات عمیقی به رابطه تان می‌زنید.

برای دانستن مطالب بیشتر در خصوص ارتباط موثر با دیگران روی لینک زیر کلیک کنید:

لینک ارتباط موثر  با دیگران

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

7 مرحله از فرایند خود دوستی و عزت نفس

بارها در بحث ارتباط با دیگران گفته ام، مشکل هر چه باشد موضوع اصلی باید روی کارکرد فرایند خوددوستی باشد.

خوددوستی مانند عصای جادویی است که مشکلات را برطرف می کند، زمانهایی را به یادآورید که درباره خودتان احساس خوبی داشتید و زندگی تان چقدر خوب پیش می رفت،

خوددوستی که زیر بنای عزت نفس می باشد چنان جوششی از احساسات دلپذیر برایتان به ارمغان می آورد که انگار دارید در آسمان می رقصید.

 

1-تحت هیچ شرایطی از خودتان انتقاد نکنید :

 

تا خودتان را تایید نکنیدو نپذیرید محال است بتوانید خود را واقعا دوست داشته باشید، تایید و پذیرش خود شاه کلید تغییرات مثبت است .

بعضی از افراد آنقدر مهارهای سطح ناخودآگاهشان قوی است که اگر کسی به آنها بگوید دوست داشتنی هستی ، بی درنگ از خود می پرسند، چرا ! مگر چه در من دیده که مرا دوست داشتنی می داند.

ارتباط خوب با دیگران از خوددوستی آغاز می شود، عشق ، خلاقیت ،نوآوری نیز با خوددوستی شروع می شود.

——————————-

2-هر روز جملات تاکیدی مثبت را ذکر دائمی خود نمایید:

 

این ذکر دائمی را هر روز صد بار با خود تکرار کنید

(من خودم را تایید می کنم و دوست دارم )

 

زیاد نیست! نه، بگذارید این ذکر دائمی فکر غالب شما شود، این جمله تاکیدی راه مطمئنی برای به سطح آمدن هرگونه مهار یا بازدارنده در سطح ناخودآگاه شما می باشد .

به میزانی که نسبت به قبول و پذیرش این جمله مقاومت دارید، بدان معناست که شما از درون مخالفت بیشتری با تایید و پذیرش خود دارید.

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که زیادی چاق و یا زیادی لاغر هستم (خلاصه زیادی یه طوری هستم… )

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که تا به این سن به جایی نرسیده ام.

-چطور میتوانم خودم را تایید کنم وقتی که تمام سرمایه ام را در فلان جا از دست دادم.

-چطور میتوانم با وجود این همه شکست ، اشتباه و خطا خودم را تایید کنم.

-چطورمیتوانم خود را تایید کنم وقتی آنقدر که باید دوست داشتنی،زیبا و موفق نیستم.

احمقانه است که گفتن این جمله ساده، فایده ای داشته باشد .

 

باید بگویم کاملا اشتباه می کنید آنچه جلوی دوست داشتنی بودن شما را می گیرد ، همین مقاومت های مربوط به بازدارنده ها یا مهارهای سطح ناخودآگاه ذهن شماست.

این افکار بر شما قدرت و تسلطی ندارند، مگر شما به آنها قدرت دهید .

 

3-در تمام طول روز احساسات خود را بررسی کن:

 

-احساس ترس دارم،ترس از دست دادن رابطه،ترس آینده نامعلوم،ترس از مخارج سنگین، ترس از آینده فرزندانم.

-احساس نفرت وخشم دارم، عصبانیت از اینکه دیگران  چنین رفتار بدی با من دارند.

-احساس ناامیدی و بیحوصلگی از اینکه نمی دانم چه کاری برای بهتر شدن زندگیم انجام دهم.

-احساس عذاب وجدان وگناه از اینکه چرا آن کار را انجام دادم.

 

احساس ترس،ناامیدی ،عذاب وجدان، خشم ، عصبانیت و بیحوصلگی ، شما را در مدار جذب ناخواسته ها قرار می دهد،و از رسیدن به خواسته ها و اهداف شما را باز می دارد.

لذا بسیار ضروری است که در هر لحظه احساسات خود را بررسی و آگاهانه احساس شور،شوق، اشتیاق و لذت رسیدن به زندگی بهتر و خواسته هایتان را در ذهنتان پرورش دهید.

 

4-از هدایت  و شهود الهی کمک بگیرید:

 

همه ما به منبع لایزال الهی متصل هستیم، برای تک تک کارهای روزانه ، قدم به قدم هدایت بطلبید.

کودک درون می تواند شما را به خواسته ها و رویاهایتان برساند به شرطی حال و هوای خوبی برای او ایجاد کنید.

از او بپرسید، چه غذایی دوست دارد،چه لباسی بپوشید که او احساس بهتری داشته باشد،گاهی میان انجام دادن کار روزانه و رها کردن آن و پیاده روی در پارک، انتخاب را به عهده او بگذارید.

 

5-بخشش و عشق بدون قید وشرط را تمرین کنید:

 

زمانی که دیگران را به خاطر  بدی هایی که در حق شما کردند می بخشید، بیش از هر زمانی در مدار عشق قرار می گیرید.

ارتعاش عشق بالاترین و نزدیکترین ارتعاش به منبع انرژی جهان است.

عشق بی قید وشرط به دیگران، ابتدا از درون خودتان آغاز می شود، اگر نتوانید در تمام حالات به خودتان عشق بورزید با دیگران نیز نمی توانید مهربان باشید.

با خودتان همانگونه رفتار کنید که با فردی که عاشق او هستید رفتار می کنید.

 

6-به این باور برسید که شایسته بهترین ها هستید:

 

چه افکاری در طول روز با خود حمل می کنید؟!

-هیچ گاه شغل خوبی به دست نمی آورم.

-هیچ وقت پول کافی برای خرید خانه ، ماشین و لوازم دلخواهم پیدا نخواهم کرد.

-هیچ وقت فرصت زندگی رویایی با همسر دلخواهم را نخواهم یافت.

هرگاه چنین تفکراتی به ذهنتان رسید بایستی هوشیارانه آنها را رها کنید، قبل از هر چیزی باید این اندیشه که مستحق ثروتمند شدن هستید را در خود پرورش دهید.

در هر شرایطی و موقعیت به ظاهر نامناسب، به روزهای بهتر زندگی امیدوار باشید و به کمتر از یک زندگی ایده آل با بالاترین استانداردها رضایت ندهید .

 

7-هر چه می توانید دانش خود را در خصوص عزت نفس گسترش دهید:

 

هر چه بیشتر می توانید مطالعه کنید، دانش جویی، کار یک عمر است. هر چه بیشتر یاد بگیرید ، تمرین کنید، احساس بهتری خواهید داشت، سواد زندگی و اندوختن دانش به شما احساسی نیکو می بخشد

ویژگیهای افراد با عزت نفس بالا و افراد با کمبود عزت نفس را در لینک زیر بخوانید:

 

لینک ویژگی های افراد با کمبود عزت نفس و دارای عزت نفس

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

راز موفقیت درپیش نویس زندگی life script

 شناخت پیش نویس زندگی -در برشی از فیلم رستگاری – رویکرد تحلیل رفتار متقابل

دانلود ویدئو از آپارات

کافی است جستجوی کوتاهی در وب و شبکه های اجتماعی  داشته باشید تا ببینید که افراد بسیار مختلف و گوناگونی، فهرست‌هایی را با عنوان نکته هایی درباره موفقیت تنظیم و ارائه کرده‌اند.

کسانی که خود را موفق می‌دانند یا دیگران آنها را افرادی موفق می‌دانند، تجربه های خود را در مورد موفقیت می‌گویند و آنها هم که شکست را تجربه کرده‌اند، معتقدند آموخته‌های بهتر و ارزشمندتری برای رسیدن به موفقیت کسب کرده‌اند.

در میان همه‌ی این حرف‌ها و تجربه‌ها، هم‌چنان نکته‌هایی در مورد موفقیت وجود دارد که کمتر به آنها اشاره می‌شود. نکته هایی که شاید دانستن آنها، طی کردن مسیر موفقیت را لذت‌بخش‌تر و تجربه موفقیت را ماندگارتر کند.

شناخت لایف اسکریپت ( پیش نویس زندگی )

 

یکی از بهترین روشهای خودشناسی و پیدا کردن رمز و راز موفقیت، آگاهی از پیش نویس زندگی life script  می باشد، افراد با توجه به پیش نویس زندگی برنده یا بازنده ، سرنوشت خود را تصمیم گیری می کنند، هر فردی بسته به دوران کودکی خود، و اینکه با چه پدر و مادری و در چه محیطی بزرگ شده ، پیش نویس زندگی متفاوتی دارد. لذا شناخت پیش نویس زندگی به شما کمک می  کند از نقش های نمایشنامه  روانی خود خارج شوید و با خودشناسی بیشتر ، پیش نویس زندگی خود را تغییر دهید و یک نمایشنامه و سرنوشت تازه ای برای خود رقم بزنید .

 

این فیلم روایت زندانیانی است که بیشتر آنها برای تمام عمر محکوم به حبس در زندان شائوشنگ هستند.  کارگردان دراین فیلم به داستان بانکداری می‌پردازد که به زندان افتاده‌است و این بانکدار با استفاده از نبوغ و مهارت خود، نه تنها از زندان فرار می‌کند، بلکه در تمام طول زندانی بودنش ، روزهایی شگفت انگیز برای خودش و زندانیان می سازد، جدا از داستان بسیار عالی فیلم، نکته‌ها و درس‌هایی در آن نهفته است که در ادامه می‌توانید برخی از مهمترین آن‌ها را بخوانید.

در ویدئو آموزشی بالا، انواع پیش نویس زندگی در فیلم رستگاری در شاوشنگ، برنده جایزه اسکار و یکی از 250 فیلم برتر جهان با رویکرد تحلیل رفتار متقابل مورد بررسی قرار گرفته است .

 

فیلم کامل به مدت 2 ساعت و 20 دقیقه را می توانید در آپارات یا یوتیوپ ببینید

مطابق با رویکرد تحلیل رفتار متقابل، پیش نویس شخصیت های اصلی داستان به شرح زیر است

شخصیت اندی – پیش نویس زندگی برنده

شخصیت بروکس – پیش نویس زندگی بازنده

شخصیت رد – پیش نویس زندگی نه برنده نه بازنده

 

ونکات بسیار مهم در خصوص پیش نویس زندگی برنده در تحلیل بالا ذکر شده است

 

 

برای بررسی ورود افراد به داخل زندان شائوشنگ باید به ورود گروهی که اندی دوفرین هم یکی از آنها بود اشاره کنیم. آنها کاملا وحشت زده و با حیرت به مامورین زندان و سایر زندانیان نگاه می کنند.

آنچه در ورود تازه واردان به زندان جالب می نماید این است که آنها مانند لحظه ی تولدشان کاملا عریان هستند. این صحنه تداعی کننده ی خروج یک نوزاد از رحم مادر و ورودش به این دنیای پرهیاهوست. جایی که نوزاد خیلی زود می فهمد دیگر هیچ اثری از آرامشی که در رحم مادر داشت نخواهد بود.

شخصیت رد که راوی داستان نیز می باشد همان ابتدای فیلم به این موضوع اشاره می کند و می گوید: “باید مثل روزی که به دنیا اومدی لخت بشی”.

پیش نویس زندگی چیست ؟

پیش نویس زندگی (لایف اسکریپت) طرحی است که در دوران کودکی تحت تاثیر، پدر، مادر و جانشین روانی آنها ریخته می شود، توسط نوزاد تصمیم گیری می شود و در دوران بزرگسالی با اتفاقات بعدی زندگی تقویت و توجیه می شود.

 

یک حقیقت تلخ در مورد پیش نویس زندگی این است که هر انسانی در کودکی به دلیل بدرفتاری های سرپرستان اولیه و همچنین به خاطر کج فهمی های کودکانه ی خودش، چنین زندانی را برای خود می سازد.

6 خصوصیت مهم پیش نویس زندگی برنده :

 

1-امیدواری

2-اطمینان و ایمان

3-مثبت اندیشی

4-خوش بینی

5-امنیت و آرامش

6-پشتکار و تداوم تا رسیدن به خواسته و هدف

 

این 6 خصوصیت مهم که ستونهای اصلی اعتماد به نفس می باشد در پیش نویس زندگی برنده (اندی ) به خوبی مشهود و آشکار است و همین باعث موفقیت او در تمام روند داستان رستگاری در زندان شاوشنگ می باشد.

 اگر از آن دسته افرادی هستید که مدام ناامید ، بدبین، منفی نگر و دچار نگرانی افراطی هستید باید خودشناسی بیشتری از دوران کودکی و آسیب های مربوط به پیش نویس زندگی خود داشته باشید.

اما خبر خوب برای همه مان این است که همواره راهی برای خروج از زندان پیش نویس و گذشتن از دیوارهای آن وجود دارد.

در جلسه چهاردهم  دوره جامع آموزش تحلیل رفتار متقابل TAدر خصوص پیش نویس زندگی کاملا توضیح داده شده است.

همچنین در جلسات پانزدهم ، شانزدهم، هفدهم دوره جامع تحلیل رفتار متقابلTAدر خصوص مهارهای(اینجانکشن) پیش نویس که مانع یک زندگی شاد، با لذت و با بهره وری بالا می شود،توضیحات کاملی ارائه شده است.

 

دو دوره آموزشی زیر به شما کمک می کند از نقش پیش نویسی خود خارج شوید و یک زندگی شاد با بهره وری بالا برای خود رقم بزنید :

 

دوره جامع تحلیل رفتار متقابل TA

 

دوره اعتماد به نفس و عزت نفس به روش TA

 

رستگاری در شاوشنک به راستی یکی از بهترین فیلم‌هایی قلمداد می‌شود که درس‌های مهمی به ما در زندگی می‌دهد. این فیلم به ما یاد می‌دهد که در هیچ شرایطی نباید امید خود را از دست بدهیم. پشتکار در کنار کار هوشمندانه رمزی است که ما را به موفقیت می‌رساند. جمله زیر یکی از مهم‌ترین رموزی است که باید از این فیلم یاد بگیریم و در تمامی لحظات زندگی به کار ببندیم. بد نیست که این جمله را بنویسید و در برابر چشمان خود قرار دهید

” امید چیز خوبی است و شاید بهترین چیزها باشد و چیزهای خوب هیچ وقت از بین نمی‌روند.”

 

بیشتر بدانید:

آموزش مقدماتی تحلیل رفتار متقابل TA

اگر می خواهید با پیش نویس زندگی بیشتر آشنا شوید و پیامهای والد و احساسات کودک درون را بشناسید، با 4  وضعیت زندگی در دوران کودکی و پیش نویس زندگی آشنا شوید پیشنهاد ما این است که پکیج آموزشی تحلیل رفتار متقابل TA که طبق استاندارد انجمن بین المللی ITAA  تهیه شده را خریداری فرمایید.

 

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

داستانی از پشتکار در رسیدن به خواسته ها و اهداف

 

چند ماه پیش، طلبی از یک سازمان دولتی داشتم،که حاضر به پرداخت آن نبودند، بارها با سازمان مربوطه تماس گرفتم و علت عدم واریز وجه را پیگیر شدم وهر بار با جواب دلسرد کننده تری روبروشدم، تا اینکه در نهایت به من گفتند طبق بخشنامه ای که برایشان ارسال شده ،ملزم به پرداخت این وجه نمی باشند .

 

با دفتر مدیریت آن سازمان تماس گرفتم، مدیر آن قسمت هر بار با عصبانیت می خواست به من بفهماند که افرادی که طلبش بیشتر از من بوده ، بیخیال پیگیری طلب خود شده اند ، و سماجت من بیفایده است.

 

با خودم فکر کردم چرا باید از آنچه حق من است بگذرم، با صبوری از او خواستم که حداقل بگوید تکلیف سند صادره ، که به منزله چک نقد نشده در بایگانی آن سازمان  قرار دارد، چه میشود ؟ گفت طی بخشنامه مذکور در دستور پرداخت سازمان برنامه وبودجه قرار دارد.

 

بعد از قطع کردن تماس، سریعا سایت سازمان برنامه وبودجه را در گوگل سرچ کردم، ایمیلی پایین آن نوشته شده بود ، عصر همان روز، یک نامه رسمی خطاب به آن سازمان نوشتم و به آدرس آن ایمیل ارسال کردم.

هفته ها گذشت و پاسخی داده نشد ،هر هفته ایمیل را دوباره ارسال می کردم و بعد از چند ماه ارسالهای متعدد، در نهایت نوشتم ، این ایمیل برای بار پانزدهم ارسال شده،لطفا پاسخگو باشید.

 

یک روز دوباره سایت سازمان برنامه و بودجه بازکردم ، شماره تماس دبیرخانه را برداشتم و موضوع را توضیح دادم، خانمی پشت خط گفت اصلا این ایمیل ها را ما بررسی نمی کنیم ، نامه را پست کنید ویا حضوری کارتان را پیگیری کنید.

برای من قابل قبول نبود که ایمیل یک سازمان بررسی نشود، چطور ممکن است ؟

 

تلفن خانه را گرفتم ، خانم منشی گفت، این موضوع مربوط به دفتر ریاست می شود و امکان وصل کردن تلفن به دفتر ریاست نمی باشد ، با اصرار زیاد من،گوشی را با عصبانیت قطع کردو انگار گوشی را در سر من کوبید.

 

وجودم پر از خشم بود، یک لحظه تامل کردم ، وسعی کردم خشم و عصبانیت خودم را کنترل کنم ، یک کاغذ و خودکار برداشتم، شروع به نوشتن کردم و سعی کردم ،خشمم را روی کاغذ منتقل کنم ، کمی آرام تر شده بودم،حالا شروع به نوشتن جملات تاکیدی مثبت کردم و بارها تکرار کردم که این موضوع راه حلی الهی دارد و به آسانی توسط مردمانی نازنین به سرانجام می رسد .

 

نفسی عمیق کشیدم، دوباره شماره را گرفتم ، این بار فرد دیگری گوشی را برداشت ، مشکلم را برایش شرح دادم و از او راهنمایی خواستم ، با صبوری به صحبت هایم گوش داد و در نهایت گفت لطفا پشت خط باشید شما را به دفتر ریاست وصل می کنم.

قلبم از خوشحالی می تپید، چند ثانیه بعد آن سوی خط ، آقایی با صدای دلنشین گوشی را برداشت ، در خصوص روند پیگیری ایمیل های بدون پاسخ برایش توضیح دادم، آنقدر با صبوری به حرفهایم گوش می داد که وسط صحبتهایم فکر کردم تلفن قطع شده ، دست پاچه گفتم الو الو، گفت بله ادامه دهید گوش میدهم .

 

در پایان صحبت هایم ،شماره تماس خودم وآن سازمان را گرفت و گفت نگران نباشید این موضوع را پیگیری می کنم . فردای آن روز با من تماس گرفت، از صحبت هایش متوجه شدم ساعتها برای پیگیری بخشنامه و صحبت های تلفنی با سازمان مربوطه وقت و انرژی گذاشته است، شاید باورتان نشود ولی ظرف مدت یک ماه بعد پول به حسابم واریز شد .

 

این داستان را برایت تعریف کردم تا بدانی وقتی کارهایت را به دستان پرقدرت خدا می سپاری ، به همین سرعت،به همین دقت از ریاست یک سازمان پیگیری میشود به شرطی که آن خواسته را با سماجت درخواست و تا زمانی که آن را دریافت نکرده اید ، از آن دست نکشید .

خواندن داستان شجاعت پرواز در رسیدن به آرزوها و رویاها حتما برایت جالب خواهد بود روی لینک زیر کلیک کن

لینک شجاعت پرواز 

 

راز موفقیت – لایف اسکریپت

 

برای رسیدن به خواسته ها و اهدافتان باید در قدم اول ایمان و یقین قلبی داشته باشید ، در قدم دوم امیدوار در راه رسیدن تلاش کنید و در قدم سوم  پشتکار ، پشتکار و پشتکار را فراموش نکنید .

لینک زیر به شما 7 گام قدم به قدم تا رسیدن به خواسته ها و اهدافتان را نشان می دهد.

لینک 7 گام موفقیت و توسعه فردی

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری یکی از مهارت های ده گانه زندگی به توصیه سازمان بهداشت جهانی می باشد که در  پادکست زیر می توانید به رایگان آموزش ببینید .

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

راهکار محبت و نوازش در برخورد با افراد دشوار -رویکرد تحلیل رفتار متقابل TA

اگر در محیط کار یا خانواده ، شخصی وجود دارد که با رفتارش و کلامش شما را  آزار می دهد، و هروقت که به آن رفتارها می اندیشید عصبانی و برافروخته می شوید ، نیاز است که با مفهوم نوازش در تحلیل رفتار متقابل بیشتر آشنا شوید تا بتوانید با این افراد کنار بیاید .

در همه ما انسانها صفات و ویژگی های خوب و بد وجود دارد ،شخصی که شما را با رفتارش آزار می دهد بیشتر از بقیه به نوازش شما نیاز دارد و اگر بتوانی او را با عشق متبرک کنی ، رابطه شما به آسانی بهبود خواهد یافت .

شخصی برایم تعریف کرد که در خانواده همسرم، فردی وجود دارد که با نیش و کنایه هایش مرا آزار می دهد و در کل شخص منفوری هست که دیگران از دست و زبان او در امان نیستند، با او چه رفتاری نشان دهم ؟

به او گفتم اهمیتی ندارد که دیگران چه واکنشی نسبت به او دارند، تو چه احساس و رفتاری نسبت به این فرد نشان می دهی ؟

گفت راستش از او بدم می آید، و دوست ندارم هیچوقت او را ببینم ، و به محض روبرو شدن با او احساس بدی دارم و دچار احساس نفرت ،انزجار و ترس می شوم ، گاهی دستانم شروع به لرزیدن می کند واگر بتوانم جلوی برافروختگی خودم را بگیرم پاسخش را می دهم.

 به خوبی می دانستم که مشکل اصلی او  از همین جا نشات می گیرد،هر گونه رابطه قبل از اینکه در قالب رفتار خود را نمایان کند در احساس ظاهر می شود، وقتی شما احساس خوبی به دیگری ندارید، قبل از هر واکنش رفتاری، خشم ، نیش و کنایه و سایر احساس های منفی او را دریافت خواهید کرد.

چگونه با این افراد رابطه ای همراه با صلح داشته باشیم ؟

برای افرادی که با موضوع تحلیل رفتار متقابل به خوبی آشنایی دارند ، پرواضح است که افراد عصبانی و پرخاشگر که در ظاهر هیولایی ترسناک هستند ، کودک درون ترسیده و بسیار آسیب دیده ای دارند ، که اگر بتوانی کودک درون این فرد را مورد نوازش قرار دهی و با عشق او را متبرک کنی ، رابطه شما به راحتی بهبود خواهد یافت .

اول از همه نوازش از درون خود تو آغاز می شود ، بدون اینکه کلامی به او بگویی ، برای کودک ترسیده درون او عشق و محبت بفرست، وقتی شروع به فحاشی و حرف های آزار دهنده می کند ،برایش عشق و آرامش آرزو کن، تا حس نفرت و انزجار و ترس در درون خودت به عشق، محبت و دوستی تبدیل شود .

تا زمانی که نتوانید برای افرادی که از آنها تنفر دارید ، عشق بفرستید ، باید بدانید هنوز شناخت مناسبی از خودتان و سایه های درونتان پیدا نکرده اید.

شما والد پرخاشگر را در ظاهر آن شخص می بینید ولی او در درونش کودکی ترسیده و هراسان دارد که در واقع برای محافظت از خودش با این حرفهای زننده، به دیگران چنگ می زند، تا شاید کمی کودکش تسلا یابد.

رییسی که در اوج قدرت، سر کارمندش فریاد می زند، در واقع کودک درونی ترسیده و مضطرب دارد که برای محافظت از این کودک ، در لباس قدرت فریاد می کشد.

همسایه قلدری که با رفتارهای قلدرمابانه، می خواهد به هدفش برسد، در واقع نیاز به نوازشی از طرف دیگران دارد تا شاید قدری آرام شود.

 

بارها دیده اید که مدیری بداخلاق و عصبانی در محل کارتان ،  با بعضی از همکارانتان مهربان و دلسوز است ، پس چطور ممکن است با شما چنین رفتاری داشته باشد ؟ دلیلش واضح است، شما بخشی از وجود او را بیرون کشیده اید که در نیمه تاریک وجود او و خودتان وجود دارد.

برای ارتباط بهتر با افرادی که شما را آزار می دهند باید به این نکته توجه کنید ، که شما به نقطه ضعف آن فرد در بخش نیمه تاریک وجودش بسیار توجه کرده اید و او را در آن صفت بدرفتاری برانگیخته کرده اید.

همیشه با تاکید بگویید، او با من مهربان و دلسوز است ، اگر تنها خصایص خوب را در این شخص ببینید و حس تان نسبت به این فرد از نفرت به عشق تبدیل شود، به راحتی می توانید در کلام ، جمله ای را به کار ببرید که دل او نسبت به شما نرم شود و رفتارش با دیگران هر طوری باشد ، مجبور است با شما خوب رفتار کند.

 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درمان حسادت به روش تحلیل رفتار متقابل TA-

حسادت چیست و چه آثاری دارد؟

حسادت یک روش محافظت از خود است. مثلاً وقتی فردی در امری موفق می شود ما نمی توانیم برای او خوشحال باشیم و به نوعی دچار غبطه می شویم. از سوی دیگر سعی می کنیم با رفتارهایی حسودانه به نوعی خودمان را آرام کنیم. مثلاً فرض کنید شما و دوستتان هر دو یک رشته تحصیلی را مطالعه کنید و حالا دوستتان در شغلی مرتبط با رشته تحصیلی اش مشغول به کار است در صورتی که از نظر درسی شما قوی تر بودید. در چنین شرایطی قطعاً احساس ضعف می کنید و این روال را حق خود نمی دانید. احساس حسادت برای افرادی که زمان زیادی را در رسانه های اجتماعی سر می کنند، بسیار زیاد است. این افراد در دنیایی زندگی می کنند که فکر می کنند همیشه عقب هستند و به نوعی موفقیت و خوشبختی از آنها دور است. مثلاً به سطح زندگی بازیگران نگاه می کنند و یا نوع درآمدزایی ورزشکاران برایشان دردسرساز است. رتبه بندی اجتماعی موضوع بسیار مهمی است که در خصوص حسادت بررسی می شود. اینکه از رتبه اجتماعی خود راضی نباشیم و یا فکر کنیم فرد دیگری حق ما را پایمال کرده است. حسادت یک پاسخ طبیعی محسوب می شود اما پاسخی ناسالم!

درمان حسادت به روش تحلیل رفتار متقابل TA- بررسی سه وجه والد -بالغ -کودک

تحلیل رفتار متقابل روشی بسیار ساده و کاربردی است که به شما کمک می کند ، ابعاد شخصیت خود را بیشتر شناسایی کنید ، پیامهای منتقد درونی خود را بازبینی کنید ، کودک درون خود را شفا دهید و با بالغ شخصیت درون به واقعیت اکنون و اینجا پاسخ مستقیم و درست دهید .

ویدئو بالا به شما کمک می کند، موهبت های وجه حسادت را دریابید و با شناخت صحیح آن ، نه تنها از این ویژگی خود آزرده نشوید، بلکه آن را به نقطه قوت تبدیل کنید و راه رسیدن به آرزوها و رویاهایتان را از دل ِآن بیرون بکشید، اگر بتوانید عظمت و موفقیت فرد دیگری را تحسین کنید، می توانید به عظمت درون خودتان دست یابید، شاید تحسین موفقیت دیگران کار سخت و مشکلی باشد ولی این کار به مانند نوشیدن داروی تلخ برای دوای درد حسادت لازم و ضروی می باشد، این داروی تلخ به مرور زمان به درمان شما کمک می کند ، پس تلاش کنید این دارو را استفاده کنید تا شفا یابید.
حسادت ریشه در دوران کودکی و پیش نویس زندگی ما دارد ، و حتی در بزرگسالی گاهی خود را به صورت رقابت بیمارگون نشان می دهد. که در مبحث پیش نویس زندگی در محصول جامع تحلیل رفتار  متقابل به این مورد پرداخته شده است ، دانستن این نکته در اینجا ضروری می باشد که درمان حسادت به شما کمک می کند، راه را برای رسیدن به موهبت هایی که حق طبیعی و ضروری شما می باشد باز کند، لذا درمان زخم های کهنه و آسیب های دوران کودکی شما را به زندگی دلخواهتان هدایت و راهنمایی می کند.
از نگاه تحلیل رفتار متقابل این ویژگی به آسانی قابل درمان می باشد ، به شرطی که به صورت آگاهانه این سه وجه شخصیت درون ( والد ، بالغ، کودک ) را بشناسید و بتوانید افکار ، رفتار و احساسات خود را کنترل کنید.

 

برای شناخت بیشتر سه وجه شخصیت درون ویدئو زیر را تماشا کنید 

محصولی متناسب با انتخاب شما یافت نشد.