چگونه ذهن ناخودآگاه خود را در راستای رسیدن به اهدافمان تغییر دهیم ؟

همانطور که می دانید نیروی بیکران شفابخش برای تغییر، در اعماق ذهن ناخودآگاه همه ما گنجانده شده است ولی احساسات و عواطف منفی مثل خشم، نفرت، ترس و اضطراب که مربوط به باورها و الگوهای پیش نویس زندگی می باشد اجازه دستیابی به این نیروی بیکران را نمی دهد و علی رغم اینکه همه افراد به صورت خودآگاه خواستار موفقیت هستند ولیکن برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه به آنها اجازه تغییر را نمی دهد.

ذهن تحلیلی، دیواری بین ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاه

 

افراد از طریق ذهن خودآگاه نمی توانند وارد ذهن ناخودآگاه شوند و تغییرات مورد نظر خود را در این قسمت ایجاد نمایند. در واقع تنها راه ورود به ذهن ناخودآگاه عبور از ذهن تحلیلی می باشد. هر چقدر دیوار ذهن تحلیلی ضخیم تر باشد ورود به بخش ذهن ناخودآگاه سخت تر می باشد و  هر چقدر دیوار ذهن تحلیلی نازک تر باشد ورود به این بخش راحت تر بوده و فرد در حالت تلقین پذیری به راحتی می تواند وارد ذهن ناخودآگاه شده و الگوها و برنامه ریزی های جدید ذهنی را در این بخش ایجاد نماید.

 

ذهن تحلیلی چیست ؟

 

ذهن تحلیلی نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می کند و تصمیمات مهمی مثل انتخاب شغل، ازدواج، مهاجرت و … را سبک و سنگین می کند و درست و یا غلط بودن آنها را تحلیل می کند. ما برای ادامه حیات و بقا به ذهن تحلیلی نیاز داریم ولیکن برای ورود به ذهن ناخودآگاه نیاز داریم این بخش از ذهن را در هنگام مراقبه خاموش کنیم تا بتوانیم به برنامه های ذهن ناخودآگاه دستیابی داشته باشیم و آن ها در راستای رسیدن به رویاهایمان دستکاری کنیم.

 

ذهن تحلیلی چگونه شکل می گیرد؟

 

ذهن تحلیلی در سن 6 تا 9 سالگی شکل می گیرد، در واقع بچه ها تا سن 6 سالگی ذهن تحلیلی ندارند، به همین دلیل هر چیزی را به راحتی می پذیرند و بدون هیچگونه مقاومتی رویاهای بزرگ را باور می کنند. افرادی که دیواره ذهن تحلیلی آنها ضخیم است در پذیرش رویاهای بزرگ، مقاومت بیشتری دارند.

یک فرد کارمند، ممکن است از قدرت ذهن ناخودآگاه، برای رسیدن به رویاهای بزرگ باخبر باشد و گاها به تصویر سازی ذهنی برای رسیدن به خانه رویایی ، ماشین دلخواه و همسر رویاهایش بپردازد ولیکن ذهن تحلیلی او به محض تصویرسازی وارد عمل میشود و با منطق و استدلال شروع به آوردن دلایل لازم و کافی برای دور از دسترس بودن رویاهایش می کند و با استدلاهایی مانند اینکه با این حقوق بخور و نمیر چگونه می توانم آن خانه را داشته باشم !، چگونه می توانم ماشین دلخواهم را بخرم ! و …. او را از آرزوی رسیدن به رویاهایش جدا می کند، اینجاست که افکار جدید ثروت ساز نمی تواند از دیواره ذهن تحلیلی عبور کند و وارد ذهن ناخودآگاه شود.

 

عبور از ذهن تحلیلی در هنگام مراقبه

 

هدف از مراقبه این است که ما از ذهن تحلیلی خود عبور کنیم،در هنگام مراقبه امواج مغزی ما در حالت آلفا قرار می گیرد و فرد در این حالت از ذهن خودآگاه خود به ذهن ناخودآگاه وارد می شود. امواج مغزی کودکان در 6 سال اول زندگی حالت کاملا کندی دارد و این باعث می شود اطلاعات به آسانی وارد مغز کودک شود . در دوران بزرگسالی نیز برای ورود به این بخش از مغز نیاز داریم امواج مغزی خود را کند و روی امواج آلفا تنظیم کنیم .

 

استرس خود را مدیریت کنید

 

وقتی فرد در شرایط استرس زای شدید قرار می گیرد ذهنش به شدت تحلیلی می شود و هورمون استرس باعث فعال شدن مدارهای مغزی قبلی مربوط به پیش نویس زندگی می گردد . در این حالت بسته به پیش نویس زندگی و دوران کودکی ممکن است افراد مختلف شرایط متفاوتی را تجربه کنند.

 

در یک شرایط یکسان مثل از دست دادن شغل ، فردی ممکن است به شدت دچار اضطراب شود در حالی که فرد دیگر، با پذیرش شرایط موجود و مدیریت شرایط استرس زا دنبال شغل جدید می گردد و تمام فرصت های شغلی را با حفظ آرامش بررسی می کند تا شغل مورد نظرش را بیابد. هر چقدر الگوهای پیش نویسی مربوط به دوران کودکی فرد مربوط به تجربه اضطراب شدید تر باشد ، نیاز است که فرد مدیریت بیشتری بر ذهن خود داشته باشد و به جای افتادن در 95٪ حالت ناخودآگاه مربوط به پیش نویس زندگی، ذهن خود را مدیریت کند و حالت آفرینش را به جای حالت بقا انتخاب نماید و به سمت میدان امکان تغییر جهت دهد.

 

3 قدم مهم در مراقبه

 

1-در میان تمام مشغله های زندگی زمانی را برای مراقبه و قطع رابطه با این دنیا در نظر بگیرید، موبایل و کامپیوتر خود را خاموش کنید، توجه تان را از محیط ، افراد و زمان بردارید و تمام توجه خود را به لحظه حال و تنفس خود معطوف کنید.

 

2-در طول مراقبه ممکن است ذهن به گذشته و آینده گریز و به صورت رفت و برگشت در تمامی این افکار پرسه بزند، در این حال فقط به مشاهده گری افکار خود بپردازید و تنها به افکار خود آگاه شده و توجه خود را مجدد به تنفس خود معطوف کنید، هر بار که افسار ذهن خود را می کشید و آن را از گذشته و آینده به زمان حال می آورید یک پیروزی برای شما اتفاق می افتد و مقداری انرژی در مغزتان آزاد می شود.

 

3- بدن در اکثر اوقات در مقابل مراقبه مقاومت می کند، و از شما می خواهد که کار عبث مراقبه را رها کنید و به کارهای مهم روزانه مثل چک کردن ایمیل، بررسی کردن خبرهای روزانه ، سرزدن به شبکه های اجتماعی ، دوش گرفتن، و سایرکارهای مهم روزانه بپردازید، هربار که ذهن و بدنتان در برابر مراقبه مقاومت کرد، به حالت دستوری به ذهنتان بگویید که همین جا بنشین و کاری که به تو می گویم را انجام بده.

 

به ذهنتان دستور دهید که من در کنترل تو نیستم، تو در کنترل منی… و به او اطمینان دهید که بعد از اتمام مراقبه برای همه کارهای دیگر زمان کافی وجود خواهد داشت، و مراقبه تنها زمان اندکی از کل ساعات بیداری شما را به خود اختصاص می دهد. هر بار که افسار ذهنتان را می گیرید و بدنتان را برای نشستن در محل مراقبه تربیت می کنید یک پیروزی دیگر برای شما اتفاق می افتد و مقداری انرژی دیگر در مغزتان آزاد می شود.

 

یادتان باشد هر زمان شما تلاش می کنید بر شخصیت قدیم خود غلبه کنید مقداری انرژی در مغزتان آزاد می شود و همه این انرژی های آزاد شده، میدان ارتعاشی شما را قوی تر نموده و اتصال به میدان امکان را برایتان امکان پذیرتر خواهند نمود.

بیشتر بدانید :

پیش نویس زندگی life script

 

تحلیل پیش نویس زندگی در فیلم رستگاری 

 

اسرار سرنوشت در لایف اسکریپت شماست

اگر می خواهید با پیش نویس زندگی بیشتر آشنا شوید پیشنهاد ما این است که دوره آموزشی جامع تحلیل رفتار متقابل TA که طبق استاندارد انجمن بین المللی ITAA  تهیه شده را خریداری فرمایید. همچنین دوره اعتماد به نفس و عزت نفس به روشTA شما را با 4 وضعیت زندگی در پیش نویس زندگی آشنا خواهد کرد 

 

 

 

 

 

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *